یکشنبه، آذر ۲۸، ۱۳۹۵

محبوب آمریکایی



محبوب آمریکایی (آندره‌آ آرنولد، 2016)
*


می‌خواهد به لایه‌های درونی و ناپیدای آمریکا نفوذ کند. به فاصله‌ی طبقاتی، فرهنگ‌های حاشیه‌ای و آن حفره‌ی عظیمی که بین آدم‌های این اجتماع فاصله انداخته است. اما آنقدر بافاصله به تماشای شهرهای بزرگ و محله‌های زیبا و دست‌نخورده‌ی آن مشغول می‌شود که گویی خودش محبوسْ درون وَن و همراه با چشمان مات‌زده‌ی جوانانش اسیر دیوارهای شیشه‌ایِ ماشین و همینطور آن چیزی می‌شود که می‌توان «جذابیت ویترین‌‌ها» خواند. حتی اگر در ظاهر رویکردی انتقادی به آن داشته باشد: گونه‌ای یکسان‌سازیِ فرهنگ انتقادی با آن چیزی که هدف آن انتقاد است. کافی است برای حیرت بیشتر کمی به عقب بازگردیم به تجربه‌ی قبلی آندره‌آ آرنولد به جهان عاشقانه‌ی برونته در بلندی‌های بادگیر (2011) به دوربینی که فهم درونیِ آن جهان ناآرام را در بی‌قراری و ویرانگری هر چشم‌اندازش جستجو می‌کرد؛ و این بار چنین حیرت‌زده در طبیعت ناآرامِ محبوب آمریکایی (2016) در سطح و آرام باقی می‌ماند: سفری جاده‌ای در کنار استار، دختری جوان که با فرار از خانه و همراه شدن با گروهی از جوانان قرار است استعاره‌ای از وضعیت اضطراریِ آمریکای اینروزها شود. و درست ماندن در همین ایده‌ی اولیه و چرخیدن مدام به دور آن همان نیرویی است که در نهایت «ریتم» را از کار می‌اندازد، بدون آنکه بتواند طرحی نو دراندازد. مقایسه کنید رهایی شاعرانه‌ی قاب‌هایِ ترنس مالیک و تغییر شکل‌های مدامش در مقیاس‌های مختلف را با این ساده‌سازیِ جهان آرنولد که همه‌چیز را به دوش استار، ضدقهرمان تازه بالغ‌شده‌اش می‌اندازد. دوربینی که حتی رفتار هوشمندانه‌ی روبرتو مینِروینی در مستند غریب لوییزیانا، آن سوی دیگر (2015) در نزدیکی به آدم‌های حاشیه‌نشین و البته کمتر دیده‌شده‌ی آمریکا را نیز ندارد: رفتاری که گویی هم‌پیمان با کارکترهای فیلم این امکان را فراهم می‌کند تا هر چه بیشتر غلیانِ احساسات ناگفته‌ی درونشان را آشکار کنند. اینکه مهم نیست چقدر کارکترها غرق در مواد مخدر، مصرف الکل و رفتارهای بی‌قید و بندشان هستند؛ بلکه اهمیت در ایستادگی این طبقه در نمودهایی چنین آشکار است: نه حتی دهن‌کجی به یک سیستم ناکارآمد بلکه صرفاً پیدا کردنِ شیوه‌ای نامتعارف برای مراقبت از یکدیگر. اما تجربه‌ی آندره‌آ آرنولد برخلاف مینِروینی در تصویر پایانی فیلم در برهم‌نمایی استار با رهاییِ لاک‌پشت در رودخانه‌ نیز نجات نمی‌یابد: اینجا با کاریکاتوری از زندگیِ سفیدپوستان حاشینه‌نشین آمریکا مواجهیم.



هیچ نظری موجود نیست: